5
هه شعرى که تو پست قبل گذاشتم رو يه روزى فقط واسه تفريح گوش ميدادم...ولى الان...شديدا کاربردى شده...شده روزگار من...
کاش حداقل ميدونستم که به طور قطعى ديگه برنمى گرده تا تکليفم معلوم شه...شايد اونجورى تونستم خودمو راحت کنم..
ولى الان درست وسط زمين و هوام ...نه بر ميگرده...رفتن بدون خداحافظى که نميشه...يعنى حتى به اندازه يه خداحافظى خشک و خالى هم برام ارزش
قائل نبود ؟نه نميشه...يه جاى کار ميلنگه...
نظرات شما عزیزان: